نوشته زیر در باره ترور ناجوانمردانه ، در شهر سنندجه.
چند کلمه میخوام رک و پوست کنده ، با این تروریستهای از خدا بیخبر صحبت کنم.ببینم ، معنی اینکار چیه؟
مثلا دارین مبارزه میکنین؟کشتن افراد ، بی هیچ دلیل و برهانی ، در کدام مکتب و مرامی و دین آیینی تجویز شده؟بگید تا ما هم با خبر شیم.نتیجه ی کارتون چیه؟دو سرباز یا مامور نیروی انتظامی رو می کشید که چی بشه؟در حین ترور یه دانش آموز رهگذر رو هم زدید؟خب حالا مبارزه کردید دیگه؟دو نفر رو در حال خدمت به مردم و مملکت زدید و ناکار کردید؟برید دستاتونو بمالید بهم و خوشحالی کنید!
ما هفتاد ملیون نفریم.شیعه و سنی و کلیمی و ارمنی و زرتشتی مونم ، عین همیم.همه مون جانباز و فدایی این کشوریم.سریع دو نفر دیگه رو جایگزین شهدامون می کنیم.ما تموم بشو نیستیم.
هرپرچمی بیفته ، یه نفر دیگه اون رو برمیداره.از دریا ، چندتا سطل آب می خواهید بردارید تا خالی شه؟
فقط چندتا خونواده رو داغدار کردید.فقط همین .اگه همین کار رو با کس و کارتون بکنن؟یعنی ناقافل زن و فرزندتونو برگبار ببندن و فرار کنن خوبه؟
دستتونو به خون چند ایرانی شجاع و خدمتگذار به مملکت آغشته کردید.این خون ها هم شما رو دنبال میکنه ، و تا به سزای عمل پست و ناپاکتون نرسید ، دست از سرتون ورنمیداره.
ببینید کی بهتون گفتم.این خط ، اینم نشون.
دست خدا صدا نداره وقتی بزنه دوا نداره
